انسان بهطور ذاتی موجودی اجتماعی است و به همین دلیل در اغلب موارد دوست دارد مورد تأیید دیگران قرار بگیرد. درواقع، انسان با تأیید دیگران احساس امنیت و حمایت میکند اما این تأیید تا یکجایی سالم و منطقی است. گاهی تأیید دیگران برای برخی افراد انچنان اهمیت پیدا میکند که عملاً استقلال خود را از دست میدهند و به فرد وابستهای تبدیل میشوند که به نظر دیگران بیش ازنظر خود اهمیت میدهند.
برای بسیاری، اصطلاح "وابستگی" به معنای ضعف و ناتوانی یا عدم تمایل به تکیه بر خود است. این اصطلاحی است که اغلب بهجای کلمه «نیازمند» استفاده میشود. برخی وابستگی خود را بخشی سالم از دلبستگی به عزیزانشان میدانند و با این تصور اقدام به ازدواج مینمایند اما این مسئله در طول زندگی مشترک باعث ایجاد مشکلات زیادی میشود که دراینباره با دکتر فرزانه حاجیزاده، مشاور خانواده و زوجدرمانگر به گفتوگو پرداختم.
وابستگی بهخودیخود آسیبزا نیست
دکتر حاجیزاده وابستگی را دارای ابعاد متفاوتی میداند و میگوید:«وابستگی به معنای علاقه و نیاز به چیزی یا فردی است. ازاینرو، هر فردی در زندگیاش به بسیاری از افراد و اشیاء وابستگی دارد؛ مثلاً ما به دلیل احساس نیاز، به خیلی از وسایلمان مثل موبایل، ماشین، یخچال و... وابستهایم اما وابستگی زمانی دردسرساز میشود که بر عملکرد فردی، خانوادگی و اجتماعی تأثیر بگذارد.»
این روانشناس خانواده وابستگی آسیبزا را اینگونه تشریح میکند: «زمانی که وابستگی باعث سلب اعتمادبهنفس فرد میشود، روابط افراد را تحتالشعاع قرار میدهد و باعث میشود تا فرد زندگی خود را طبق نظر دیگران پیش ببرد، اینجاست که وابستگی مخرب و آسیبزا خواهد بود.»
وابستگی خود را موردسنجش قرار دهید
وابستگی بیشازحد درست مثل بندناف نامرئی میماند که تمام نیازهای جنین را تأمین میکند. در افراد وابسته، این بند ناف حتی بعد از ازدواج هم قطع نمیشود. مشکل آنجاست که متأسفانه خیلی از افراد متوجه وابستگی خود به خانوادهشان نیستند و با این تصور که افراد مستقلی هستند اقدام به ازدواج میکنند و درنهایت دچار مشکلات زیادی میشوند. به گفته حاجیزاده، یکی از بهترین راهها برای ارزیابی میزان وابستگی، مراجعه به روانشناس است. او میگوید:«وابستگی به هر شکلی، چه از نوع مالی یا عاطفی، میتواند باعث شکست در ازدواج شود؛ به همین دلیل لازم است افراد قبل از ازدواج میزان وابستگی خود و طرف مقابلشان را مورد ارزیابی قرار دهند.»
این روانشناس خانواده ادامه میدهد:«روانشناس متخصص در حوزه مشاوره پیش از ازدواج با استفاده از مصاحبه بالینی و انجام آزمونهای روانشناسی ممکن است به این تشخیص برسد که یک یا هر دو زوج وابستگی شدید در حد اختلال دارند و این میزان از وابستگی ممکن است آسیبی برای زندگی مشترک به همراه داشته باشد.»
حاجیزاده یکی دیگر از راههای سنجش میزان وابستگی را توجه به برخی علائم دانست و افزود:«فارغ از آزمونهای خاص روانشناسی، روانشناس یا حتی خود افراد با استفاده از برخی علائم و نشانهها میتوانند به میزان وابستگی خود یا طرف مقابلشان در ازدواج پی ببرند؛ مثلاً اگر فردی برای انجام هر کاری نیازمند مشورت گرفتن با خانوادهاش است و بهتنهایی قدرت تصمیمگیری ندارد یا هر کاری را طبق نظر دیگران انجام میدهد، چنین فردی دارای نشانههای وابستگی است.»
این روانشناس تأکید میکند:«افراد باید توجه داشته باشند که اگرچه امکان تشخیص سطحی وابستگی از روی برخی علائم و نشانهها امکانپذیر است اما گاهی افراد بدون آنکه خودشان متوجه شوند دچار اختلال شخصیت وابسته هستند که این امر تنها با مشاوره بالینی و آزمونهای روانشناسی قابلتشخیص است.»
وابستگی به خانواده با سبک تربیتی مرتبط است
حاجیزاده با اشاره به نقش والدین در شکلگیری وابستگی فرزندان میگوید:« وابستگی معمولاً از سالهای اول تولد در افراد مشاهده میشود. خانوادههایی که در شیوه تربیتی آگاهی ندارند یا والدینی مضطرب، فاقد اعتمادبهنفس یا دارای اختلال شخصیت وابسته هستند نیز میتوانند باعث ایجاد وابستگی در فرزندشان شوند.»
این روانشناس خانواده ادامه میدهد:«والدین اگر نسبت به ویژگیهای رفتاری و مشکلات اخلاقی خودشان آگاهی داشته باشند و درصدد رفع نقاط ضعف خودشان برآیند، سعی میکنند فرزندی مستقل و با اعتماد نفس تربیتکرده و بر روی توانمندیهای فرزندشان کار کنند اما چنانچه والدین دچار اختلال اضطرابی یا وابسته باشند، این نقاط ضعف را به فرزندشان انتقال خواهند داد.»
او تأکید میکند:«آگاهی و سلامت روان خانواده در سبک تربیتی سالم فرزندان بسیار مؤثر است؛ لذا والدین برای تربیت کودک مستقل، باید بنا به صلاحدید خود به کودکشان قدرت تصمیمگیری دهند و اجازه دهند تا کودک از پس کارهای خودش بربیایید؛ اینها تکنیکهایی است که در کارگاههای فرزند پروری مورداستفاده قرار میگیرد و در استقلال فرزندان بسیار تأثیرگذار است.»
نسل امروز زیر بار وابستگی و دخالت اطرافیان نمیرود
به گفته حاجیزاده، درگذشته اجتماع به فرد اولویت داشت و به همین دلیل افراد تا حدی زیادی امور زندگیشان را طبق عرف و نظر دیگران پیش میبردند اما با توجه به کاهش تعداد فرزندان و تغییر سبک تربیتی و سبک زندگی، تمایل به فردگرایی بیشتر شده است؛ لذا نسل امروز بههیچوجه زیر بار وابستگی و دخالت اطرافیان نمیرود و این مسئله در طول زندگی مشترک بهمرورزمان باعث ایجاد اختلاف و درنهایت شکست در ازدواج میشود. بنابراین وابستگی به خانواده مسئله ایست که کمتر زوجی با آن کنار میآید و به همین دلیل لازم است افراد قبل از ازدواج نسبت به رفع این مشکل اقدام نمایند.
افراد وابسته، به بلوغ عاطفی نرسیدهاند
حاجیزاده در رابطه با ازدواج با افراد وابسته میگوید:«وابستگی افراد به خانواده تا حدی لازم است و همه افراد تا حدی به خانوادهشان وابستگی دارند اما وابستگی دارای ابعاد و درجات مختلفی است. اگر وابستگی در حد تعادل باشد، مشکلساز نخواهد بود اما چنانچه وابستگی در حدی باشد که فرد تمام وقایع روز را باید به خانوادهاش اطلاع دهد و برای انجام هر کاری از خانوادهاش نظر بخواهد، این وابستگی منجر به ایجاد مشکلات و اختلافاتی در زندگی مشترک خواهد شد.»
او ادامه میدهد:«معمولاً اگر وابستگی در حد اختلالات شخصیتی باشد، تغییر و درمان بسیار چشمگیر نیست اما اگر وابستگی به دلیل اضطراب و عزتنفس پایین باشد، این مسئله با جلسات رواندرمانی و افزایش توانمندی در افراد قابلرفع است.»
این زوجدرمانگر در توصیهای به افراد در آستانه ازدواج میگوید:«قبل از اقدام به ازدواج به این مسئله دقت کنید که آیا به بلوغ عاطفی در رابطه رسیدهاید یا خیر؛ معمولاً افرادی که بیشازاندازه وابستگی به خانوادهدارند به بلوغ عاطفی نرسیدهاند و حتی اگر خودشان را عاشقپیشه نشان دهند در آینده نخواهند توانست از وابستگی رهایی یابند و این افراد قطعاً در رابطه دچار مشکل خواهند شد.»
وابستگی به خانواده تا حدی قابلدرمان است
حاجی زاده در رابطه با رفع اختلاف زوجین وابسته به خانواده توضیح میدهد:«اگر وابستگی زوجین در حد اختلال نباشد، این مسئله با جلسات زوجدرمانی و تکنیکهای مختلفی ازجمله تکنیک مبتنی بر تعهد پذیرش، درمان هیجانمدار، گشتالت و... قابلدرمان است اما اگر وابستگی در حد اختلال باشد و عملکرد فرد را در زندگی شخصی وزندگی مشترک تحت تأثیر قرار دهد، در این صورت امید چندانی به بهبودی نخواهد بود و ممکن است گزینه جدایی برای این افراد تجویز شود.»